#چـشم‌عـسلی‌‌مــن🥵❤️‍🔥

#پـٰارت3

- آقا بذارین برم الان... الان بیبی خانم میاد ببینه با شما تنهام...منو... منو از مطبخ بیرون

میندازه..

اخم کرد و چانه دخترک را میان انگشتانش گرفت.

- من اینجا چیم پس؟ که بی اذن و اجازه من خدمه اخراج کنه؟

چشمان دخترک نی نی زد!

سکوت کرده بود.

- کسی جرعت نداره عزیز دردونه نریمان و اخراج کنه!

ل/بهای سرخ رنگ و توتی اش را به دهان کشید و خیره نریمان شد .

- اون طوری ل/بات و گاز نگیر قلب نریمان میخوای خ